شغل:خبرنگار...حكم:مرگ زير شكنجه
پسر زهرا كاظمي با عكسي از مادرش(عكس از بي بي سي)
نام: زهرا كاظمي
شغل: خبرنگار آزاد
جرم: مصاحبه با خانواده هاي دستگير شدگان تظاهرات اخير تهران
جرم :عكس گرفتن از زندان اوين
جرم: زن بودن
جرم :ايراني بودن
جرم:ازاديخواه بودن
جرم :خبرنگار بودن
جرم: انسان بودن
حكم: مرگ در اثر جراحات وارده به سر و ضربه مغزي
. سازمان خبرنگاران بدون مرز ميگويد ايران با هجده زنداني خبرنگار بزرگترين زندان خبرنگاران در جهان است. شايد حالا بايد اضافه كند كه بزرگترين قتلگاه انسانها و بزرگترين قانون شكن دنيا نيز محسوب ميشود. در ايران هيج احترامي براي حقوق بشر وجود ندارد. تا آن حد كه زن 54 ساله اي را كه حتي تابعيت خارجي نيز دارد ميدزدند و شكنجه ميكنند و جسد بيجانش را به بيمارستان سپاه پاسداران ميفرستند. به هيجيك از اعضاي خانواده اش اجازه عيادت مستقيم نميدهند و بعد هم اعلام ميكنند كه در اثر سكته مغزي فوت كرده است اما نميتوانند علت شكستگي سر زهرا كاظمي را توضيح بدهند.
ببينيد وقتي با كسي كه تابعيت خارجي دارد چنين ميكنند چه بلاهايي بر سر جوانان بي پناهي كه دستشان به هيچ جا بند نيست مي آورند.
اگر در سالهاي 59-60 دولتهاي خارجي خودشان را به بي خبري ميزدند حالا در عصر اينترنت و ماهواره ديگر بهانه اي براي خاموش ماندن ندارند.. دولت ايران با به حراج گذاشتن منابع طبيعي ايران دهان دولت هاي غربي را بسته است و براي خاموش ماندنشان در برابر جنايات اين دولت با قرادادهاي نفتي و خريد .
تكنولوژي هاي از بين رفته شان به آنها از جيب مردم ايران باج ميدهد. تا آنجا كه دولتهاي فرانسه و آلمان و انگليس و جناب كالين پاول علنا اعلام ميكنند كه ايران كشوري است دمكراتيك !
البته از اين دولتها غير از اين هم انتظاري نيست. اما بايد افكار عمومي دنيارا هم روشن كرد و به آنها فهماند كه در اين حكومت به اصطلاح دمكراتيك چه . جناياتي انجام ميشود. تا آنجا كه از يك زن 54 ساله كه حتي پاسپورت كانادايي هم داشته نمي گذرند. متاسفانه دولت كانادا در اين مورد غير از احضارسفير ايران كاري انجام نداده است. لابد به دليل حجم سرمايه گذاريهايي كه از طرف آقاها و آقازاده ها در انجا ميشود و اين شرم آور است. .
. بياييد به سفارتهاي كانادا در تهران و همه دنيا با ايي ميل يا تلفن اعتراض كنيم. . .
جزييات بيشتر در باره قتل زهرا كاظمي را در سايتهاي زير هم ميتوانيد بخوانيد
مصاحبه راديو فردا با سردبير رونامه شهروند در كانادازاگرس
راديو فردا
روشنگري (از قول گزارشگران بدون مرز)
مصاحبه راديو فردا با مسئول امور ايران در سازمان گزارشگران بدون مرز
ايران -نبرد
بي بي سي
اگر از احوالات رييس جمهور محبوب خاتمي خواسته باشيد ملالي نيست. ايشان هنوز در حال تفكر در باره استعفا به سر ميبرند.
**********
ما را به خير تو اميد نيست شر مرسان!...
وقتي خاتمي از خواب خوش بيدار شد و پس از اينكه همه دنيا به قتل زهرا كاظمي واكنش نشان دادند با شمشير چوبي به صحنه آمد فكر ميكنيد چه كرد؟
كميسيون تشكيل داد.
راستش همان اول هم كسي از اين كميسيون انتظاري نداشت. بالاخره بهانه اي لازم بود تا دولت كانادا طبق
آن بتواند اعلام كند كه دولت ايران به وظايفش عمل كرده است و ديگر لزومي به قطع رابطه نيست!
خوب حالا گزارش كميسيون تحقيق در باره قتل زهرا كاظمي را در اينجا بخوانيد .
نيمه اول گزارش شرح حال زهرا كاظمي است . اينكه كجا بدنيا آمده و پدر و مادرش كي بوده اند و از شوهرش طلاق گرفته است كه هيچ ربطي به دليل مرگ او ندارد.
جنابان كميسيون چيان وقايع مربوط به دستگيري زهرا كاظمي را از زمان دستگيري (ساعت ساعت ١٧:40 دوم تيرماه 1382 ) تا زمان انتقال به بيمارستان ( ٢٠ دقيقه بامداد ششم تيرماه 1382) تا تاريخ فوت (ساعت 17:30 نوزدهم تيرماه 1382)را ماده به ماده نوشته اند. در هيچ جاي اين گزارش از ضرب و جرح حرفي نزده اند. اما باره علت مرگ نوشته اند:
١- بنا به گزارش پزشكي قانوني علت فوت خانم كاظمي «شكستگي جمجمه، خونريزي مغزي و عوارض آن در اثر اصابت جسم سخت به سر و يا برخورد سر به جسم سخت» است.
و اينطور نتيجه گيري كرده اند:
- نتيجهگيري:
با توجه به گزارشهاي پزشكي در مورد زمان ضربديدگي جمجمه زهرا كاظمي، دو فرضيه قابل طرح است:
الف: زمان ضربديدگي جمجمه پنجم تيرماه و حداكثر ٢٤ ساعت قبل از آن بوده است.
ب: زمان ضربديدگي جمجمه، پنجم تيرماه و حداكثر ١٢ ساعت قبل از آن بوده است.
بدين ترتيب ضروري است تمامي كساني كه در محدودههاي زماني فوق با نامبرده در ارتباط بودهاند شناسايي شوند و مورد تحقيق قرار گيرند.
. يعني به زبان بي زباني برخورد جسم سخت با سر زهرا كاظمي هنگامي صورت گرفته كه او در اختيار وزارت اطلاعات بوده است. پيداكردن اين عوامل هم نبايد چنان كار شاقي باشد. البته به دليل آبروي نظام اين كار احتمالا چند سال ديگر طول خواهد كشيد و مثل پرونده قتل هاي زنجيره اي آحر سر كاسه و كوزه ها سر عيال يكي از بازجويان خراب خواهد شد. .
البته دولت فخيمه همه سناريوها را امتحان كرده است. از سكته مغزي تا ناراحتي گوارشي و حالا هم برخورد سر با جسم سخت!!يعني خودكشي!
دم خروس آنقدر در همين گزارش پدپدار است كه هيچ قسم حضرت عباسي به داد نخواهد رسيد.مثلا در اول گزارش آمده است كه فقط فيلمها و دروبين .
زهرا كاظمي ضبط شده بودند و او خودش خواسته كه همراه وسايلش بماند. پس دستگيري او كي اتفاق افتاده و جرمش چه بوده است؟
در بند سوم ملاحظات آمده است::
٣- در تاريخ ١٥/٤/٨٢ از سوي قاضي پرونده با قيد وثيقهي پنج ميليون توماني آزاد ميشود و در محل همين بيمارستان در اختيار خانوادهاش قرار ميگيرد.
يعني پس از گذشت 9 روز از مرگ مغزي زهرا كاظمي تازه خانواده اش با گذاشتن 5 ميليون تومان موفق به ديدار او ميشوند. . لازم به گفتن است كه اعضاي حانواده اش و گزارشگران بدون مرز نوشته بودند كه فقط از پشت شيشه اجازه ديدن زهرا كاظمي را داشتند.
ملاحظات را بياورم تا خودتان بخوانيد:
- ملاحظات:
١- خانم كاظمي از ابتداي بازداشت تا آخر، از خوردن غذا امتناع ميورزيده و فقط آب ميآشاميده است.
٢- وي در مراحل مختلف بازداشت، به سوالات، پاسخهاي نامربوط ميداده و از ارايهي هرگونه پاسخ شفاف طفره ميرفته است.
٣- در تاريخ ١٥/٤/٨٢ از سوي قاضي پرونده با قيد وثيقهي پنج ميليون توماني آزاد ميشود و در محل همين بيمارستان در اختيار خانوادهاش قرار ميگيرد.
٤- رفتارهاي غيرطبيعي، جسورانه و پرخاشگرانهي او در مدت بازداشت از سوي هر سه نهاد ذيربط تاييد شده است.
٥- هنگامي كه در اختيار ناجا بوده است، جز اظهار ناراحتي به خاطر برخوردهاي تنبيهي ماموران مراقب او در شب اول اقامت در بازداشتگاه، ناراحتي ديگري گزارش نشده است.
مي بينيد بيجاره برادران نيروي انتظامي و وزارت اطلاعات چه روزهاي سختي را تحمل كرده اند.
انگار نه انگار كه يك انسان جان خود را به خاطر رفتار وحشيانه مسئولان دولتي از دست داده است. هيچ عذر و بهانه اي اين جنايت را توجيه نمي كند. نه اعتصاب غذاي زهرا كاظمي ..نه از پاسخ طفره رفتن و نه جسور بودن. اما ماموران بايد توضيح بدهند كه برخورد هاي تنبيهي شان چه بوده است. چرا به خانواده زهرا كاظمي دستگيري اش اطلاع داده نشد؟چرا يك ضبط دوربين به اينجا انجاميد؟
از همه مهم تر آن جسم سخت چه بوده است؟يك گاف ديگر اين گزارش در اين است كه هم از برخورد تنبيهي ماموران حرف ميزند و هم اذعان ميكند كه سر زهرا كاظمي در اثر ضربه اي در تاريخ 5 تيرماه شكسته بوده است اما ميگويد در او آثار ضرب و جرح ديده نشده است. حتما اين برخوردهاي تنبيهي با پر صورت گرفته است.. .
آوازه زندان اوين و جنايتهاي اين دولت و بلاهايي كه در سياه چالها بر سر زندانيان مي آورند آنقدر همه دنيا را گرفته است كه كسي اين دروغها را باور نخواهد كرد. اين كميسيون هم تبديل شد به مضحكه اي ديگر در كلكسيون كميسيون هاي جناب خاتمي كنار كوزه آب..
روزنامه تورنتو استار و روزنامه ليبراسيون(ترجمه مقاله در وبلاگ پروين عزيز) نوشته اند كه بنا به گفته معاون خاتمي زهرا كاظمي در اثر ضربات متعدد كفش به سرش دچار ضربه مغزي شده است.
اگر يادتان باشد همين جناب مرتضوي از دولت كانادا بورس گرفته بود!. . دولت كانادا اگر در اين مورد هم سهل انگاري كند و بر اين جنايت و قتل عمد به دليل دلارهاي نفتي سرپوش بگذارد علنا يك رنگي خود را با اين دولت و حمايت خود را از اين جنايت و جنايات بعدي اعلام كرده است.
پسر زهرا كاظمي با عكسي از مادرش(عكس از بي بي سي)
نام: زهرا كاظمي
شغل: خبرنگار آزاد
جرم: مصاحبه با خانواده هاي دستگير شدگان تظاهرات اخير تهران
جرم :عكس گرفتن از زندان اوين
جرم: زن بودن
جرم :ايراني بودن
جرم:ازاديخواه بودن
جرم :خبرنگار بودن
جرم: انسان بودن
حكم: مرگ در اثر جراحات وارده به سر و ضربه مغزي
. سازمان خبرنگاران بدون مرز ميگويد ايران با هجده زنداني خبرنگار بزرگترين زندان خبرنگاران در جهان است. شايد حالا بايد اضافه كند كه بزرگترين قتلگاه انسانها و بزرگترين قانون شكن دنيا نيز محسوب ميشود. در ايران هيج احترامي براي حقوق بشر وجود ندارد. تا آن حد كه زن 54 ساله اي را كه حتي تابعيت خارجي نيز دارد ميدزدند و شكنجه ميكنند و جسد بيجانش را به بيمارستان سپاه پاسداران ميفرستند. به هيجيك از اعضاي خانواده اش اجازه عيادت مستقيم نميدهند و بعد هم اعلام ميكنند كه در اثر سكته مغزي فوت كرده است اما نميتوانند علت شكستگي سر زهرا كاظمي را توضيح بدهند.
ببينيد وقتي با كسي كه تابعيت خارجي دارد چنين ميكنند چه بلاهايي بر سر جوانان بي پناهي كه دستشان به هيچ جا بند نيست مي آورند.
اگر در سالهاي 59-60 دولتهاي خارجي خودشان را به بي خبري ميزدند حالا در عصر اينترنت و ماهواره ديگر بهانه اي براي خاموش ماندن ندارند.. دولت ايران با به حراج گذاشتن منابع طبيعي ايران دهان دولت هاي غربي را بسته است و براي خاموش ماندنشان در برابر جنايات اين دولت با قرادادهاي نفتي و خريد .
تكنولوژي هاي از بين رفته شان به آنها از جيب مردم ايران باج ميدهد. تا آنجا كه دولتهاي فرانسه و آلمان و انگليس و جناب كالين پاول علنا اعلام ميكنند كه ايران كشوري است دمكراتيك !
البته از اين دولتها غير از اين هم انتظاري نيست. اما بايد افكار عمومي دنيارا هم روشن كرد و به آنها فهماند كه در اين حكومت به اصطلاح دمكراتيك چه . جناياتي انجام ميشود. تا آنجا كه از يك زن 54 ساله كه حتي پاسپورت كانادايي هم داشته نمي گذرند. متاسفانه دولت كانادا در اين مورد غير از احضارسفير ايران كاري انجام نداده است. لابد به دليل حجم سرمايه گذاريهايي كه از طرف آقاها و آقازاده ها در انجا ميشود و اين شرم آور است. .
. بياييد به سفارتهاي كانادا در تهران و همه دنيا با ايي ميل يا تلفن اعتراض كنيم. . .
جزييات بيشتر در باره قتل زهرا كاظمي را در سايتهاي زير هم ميتوانيد بخوانيد
مصاحبه راديو فردا با سردبير رونامه شهروند در كانادازاگرس
راديو فردا
روشنگري (از قول گزارشگران بدون مرز)
مصاحبه راديو فردا با مسئول امور ايران در سازمان گزارشگران بدون مرز
ايران -نبرد
بي بي سي
اگر از احوالات رييس جمهور محبوب خاتمي خواسته باشيد ملالي نيست. ايشان هنوز در حال تفكر در باره استعفا به سر ميبرند.
**********
ما را به خير تو اميد نيست شر مرسان!...
وقتي خاتمي از خواب خوش بيدار شد و پس از اينكه همه دنيا به قتل زهرا كاظمي واكنش نشان دادند با شمشير چوبي به صحنه آمد فكر ميكنيد چه كرد؟
كميسيون تشكيل داد.
راستش همان اول هم كسي از اين كميسيون انتظاري نداشت. بالاخره بهانه اي لازم بود تا دولت كانادا طبق
آن بتواند اعلام كند كه دولت ايران به وظايفش عمل كرده است و ديگر لزومي به قطع رابطه نيست!
خوب حالا گزارش كميسيون تحقيق در باره قتل زهرا كاظمي را در اينجا بخوانيد .
نيمه اول گزارش شرح حال زهرا كاظمي است . اينكه كجا بدنيا آمده و پدر و مادرش كي بوده اند و از شوهرش طلاق گرفته است كه هيچ ربطي به دليل مرگ او ندارد.
جنابان كميسيون چيان وقايع مربوط به دستگيري زهرا كاظمي را از زمان دستگيري (ساعت ساعت ١٧:40 دوم تيرماه 1382 ) تا زمان انتقال به بيمارستان ( ٢٠ دقيقه بامداد ششم تيرماه 1382) تا تاريخ فوت (ساعت 17:30 نوزدهم تيرماه 1382)را ماده به ماده نوشته اند. در هيچ جاي اين گزارش از ضرب و جرح حرفي نزده اند. اما باره علت مرگ نوشته اند:
١- بنا به گزارش پزشكي قانوني علت فوت خانم كاظمي «شكستگي جمجمه، خونريزي مغزي و عوارض آن در اثر اصابت جسم سخت به سر و يا برخورد سر به جسم سخت» است.
و اينطور نتيجه گيري كرده اند:
- نتيجهگيري:
با توجه به گزارشهاي پزشكي در مورد زمان ضربديدگي جمجمه زهرا كاظمي، دو فرضيه قابل طرح است:
الف: زمان ضربديدگي جمجمه پنجم تيرماه و حداكثر ٢٤ ساعت قبل از آن بوده است.
ب: زمان ضربديدگي جمجمه، پنجم تيرماه و حداكثر ١٢ ساعت قبل از آن بوده است.
بدين ترتيب ضروري است تمامي كساني كه در محدودههاي زماني فوق با نامبرده در ارتباط بودهاند شناسايي شوند و مورد تحقيق قرار گيرند.
. يعني به زبان بي زباني برخورد جسم سخت با سر زهرا كاظمي هنگامي صورت گرفته كه او در اختيار وزارت اطلاعات بوده است. پيداكردن اين عوامل هم نبايد چنان كار شاقي باشد. البته به دليل آبروي نظام اين كار احتمالا چند سال ديگر طول خواهد كشيد و مثل پرونده قتل هاي زنجيره اي آحر سر كاسه و كوزه ها سر عيال يكي از بازجويان خراب خواهد شد. .
البته دولت فخيمه همه سناريوها را امتحان كرده است. از سكته مغزي تا ناراحتي گوارشي و حالا هم برخورد سر با جسم سخت!!يعني خودكشي!
دم خروس آنقدر در همين گزارش پدپدار است كه هيچ قسم حضرت عباسي به داد نخواهد رسيد.مثلا در اول گزارش آمده است كه فقط فيلمها و دروبين .
زهرا كاظمي ضبط شده بودند و او خودش خواسته كه همراه وسايلش بماند. پس دستگيري او كي اتفاق افتاده و جرمش چه بوده است؟
در بند سوم ملاحظات آمده است::
٣- در تاريخ ١٥/٤/٨٢ از سوي قاضي پرونده با قيد وثيقهي پنج ميليون توماني آزاد ميشود و در محل همين بيمارستان در اختيار خانوادهاش قرار ميگيرد.
يعني پس از گذشت 9 روز از مرگ مغزي زهرا كاظمي تازه خانواده اش با گذاشتن 5 ميليون تومان موفق به ديدار او ميشوند. . لازم به گفتن است كه اعضاي حانواده اش و گزارشگران بدون مرز نوشته بودند كه فقط از پشت شيشه اجازه ديدن زهرا كاظمي را داشتند.
ملاحظات را بياورم تا خودتان بخوانيد:
- ملاحظات:
١- خانم كاظمي از ابتداي بازداشت تا آخر، از خوردن غذا امتناع ميورزيده و فقط آب ميآشاميده است.
٢- وي در مراحل مختلف بازداشت، به سوالات، پاسخهاي نامربوط ميداده و از ارايهي هرگونه پاسخ شفاف طفره ميرفته است.
٣- در تاريخ ١٥/٤/٨٢ از سوي قاضي پرونده با قيد وثيقهي پنج ميليون توماني آزاد ميشود و در محل همين بيمارستان در اختيار خانوادهاش قرار ميگيرد.
٤- رفتارهاي غيرطبيعي، جسورانه و پرخاشگرانهي او در مدت بازداشت از سوي هر سه نهاد ذيربط تاييد شده است.
٥- هنگامي كه در اختيار ناجا بوده است، جز اظهار ناراحتي به خاطر برخوردهاي تنبيهي ماموران مراقب او در شب اول اقامت در بازداشتگاه، ناراحتي ديگري گزارش نشده است.
مي بينيد بيجاره برادران نيروي انتظامي و وزارت اطلاعات چه روزهاي سختي را تحمل كرده اند.
انگار نه انگار كه يك انسان جان خود را به خاطر رفتار وحشيانه مسئولان دولتي از دست داده است. هيچ عذر و بهانه اي اين جنايت را توجيه نمي كند. نه اعتصاب غذاي زهرا كاظمي ..نه از پاسخ طفره رفتن و نه جسور بودن. اما ماموران بايد توضيح بدهند كه برخورد هاي تنبيهي شان چه بوده است. چرا به خانواده زهرا كاظمي دستگيري اش اطلاع داده نشد؟چرا يك ضبط دوربين به اينجا انجاميد؟
از همه مهم تر آن جسم سخت چه بوده است؟يك گاف ديگر اين گزارش در اين است كه هم از برخورد تنبيهي ماموران حرف ميزند و هم اذعان ميكند كه سر زهرا كاظمي در اثر ضربه اي در تاريخ 5 تيرماه شكسته بوده است اما ميگويد در او آثار ضرب و جرح ديده نشده است. حتما اين برخوردهاي تنبيهي با پر صورت گرفته است.. .
آوازه زندان اوين و جنايتهاي اين دولت و بلاهايي كه در سياه چالها بر سر زندانيان مي آورند آنقدر همه دنيا را گرفته است كه كسي اين دروغها را باور نخواهد كرد. اين كميسيون هم تبديل شد به مضحكه اي ديگر در كلكسيون كميسيون هاي جناب خاتمي كنار كوزه آب..
روزنامه تورنتو استار و روزنامه ليبراسيون(ترجمه مقاله در وبلاگ پروين عزيز) نوشته اند كه بنا به گفته معاون خاتمي زهرا كاظمي در اثر ضربات متعدد كفش به سرش دچار ضربه مغزي شده است.
اگر يادتان باشد همين جناب مرتضوي از دولت كانادا بورس گرفته بود!. . دولت كانادا اگر در اين مورد هم سهل انگاري كند و بر اين جنايت و قتل عمد به دليل دلارهاي نفتي سرپوش بگذارد علنا يك رنگي خود را با اين دولت و حمايت خود را از اين جنايت و جنايات بعدي اعلام كرده است.